سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، برترین شرف است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :407
بازدید دیروز :328
کل بازدید :2106487
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/22
9:24 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

می‌گویند جوانان ما عوض شدند. رفتارشان غیر قابل تحمل است. ما در گذشته این جور لباس ها را نمی پوشیدیم . موهایمان را کوتاه می کردیم . کسی گیس نمی گذاشت . این قدر هم به موهایش نمی رسید. ژل و کتیرا و روغن زیتون نمی مالید. کم تر جلوی آینه زندگی مان را تلف می کردیم. در برابر بزرگترها نیم ایستادیم . مگر کسی جرات داشت روی یکی آن ها دومی بیاورد. اصلا جرات یکی به دو را داشتیم. نمی شد روی حرف بزرگ ترها حرفی زد و پا دومی را به میان کشید. رایزنی و مشاوره با جوانان معنا و مفهومی نداشت. حرف حرف بزرگ ترها بود و بس.

اما حالا چی ؟ زمانه عوض شده است. به نظرشان دیگر بچه هایشان ‏، بچه مثبت نیستند. غیر قابل تحمل شده اند. خودشان زنشان را انتخاب می کنند. خودشان می برند و خودشان می دوزند. ما هم این وسط شده ایم کشک. هر [جوری که بخواهند ما را می‌سایند. همین دختر عمه ام کلی درباره دخترش غر زد که این دختره نه گذاشت و نه برداشت و گفت: دانشگاه رفته ام و خودم صلاح کارم را بهتر می دانم.خودم انتخاب کرده ام و حالا خودم دوست دارم عروسی نگیرم. یک جشن و کلی خرج و مخارج الکی . به جای این همه خرج و مخارج زیادی و دعوت از این و آن ، می روم یک تاقی اجاره می کنم تا برا پول پیشش این در و آن در نزم و پیش کس و ناکس رو نیاندازم. من لقای این عروسی را به عطای آن پیشکش های بستگان و آشنایان پیشکش کردم و بخشیدم.

دختر عمه ام می گفت:مگر می شود بدون جشن و دعوت قضیه را فیصله داد. من کلی دوست و آشنا و بستگان دارم . بی کس و کار که نیستم . بی بوته و بی ریشه هم نیستم. خانواده ام ازم انتظار دارند.

می گفت : حرف حرف خودشان است. آن کاری که می خواست کرد و دستم را توی پوست گردو گذاشت.

فکر می کنم این نه تنها مشکل دختر عمه ام با دخترش بلکه مشکل من و تو نیز باشد.

می گویند قدیم این طور بود ، قدیم آن طور بود. ما هم چنین بودیم و حالا شما چنانید. اول که توجه نمی کنند( یا خودشان را به آن راه می زنند) که خودشان چی بودند و چه کردند؟ مگر فراموش کرده اند که خودشان چگونه بوده اند؟ خوب شد عکس هایشان هنوز توی آلبوم خانوادگی است. از در و همسایه و این و آن هم می شنویم که چه آش پاره هایی بودند. وضعیت حالایشان را ملاک سنجش و داوری قرار می دهند و می خواهند ما در سن شانزدذه و بیست سالگی مثل یک چهل و پنجاه ساله رفتار کنیم .

دوم این که در قدیم سریع تحولات مثل حالا نبود. الان با این سرعت اختراعات و ابتکارات و امکانات ارتباطی در همه چیز از خوراک و پوشاک گرفته تا فکر و اندیشه در حال تغییر سریع و شتابان است که نگو و نپرس. با این وضعیت اگر کسی یک سالی را در بر برهوت بگذارند و برگردد دیگر نمی تواند از خیلی وسایل استفاده کند . نیاز به آموزش پیدا می کند. خوب ! همه این ها تاثیرگذار است . این گونه است که من و تو با هم اختلاف پیدا می کنیم. نسل قبلی یا اصلا کار با رایانه را بلد نیسیت یا خیلی کم با آن سر و کار دارد. این نسل قبلی چگونه  می تواند از من بخواهد مثل او بیندیشم و یا رفتار کنم.

اگر صحبت از قدیم و ندیم می کنید باید بگویم که سیر تحولات در قدیم این اندازه شتابان نبوده است . تغییرات به آهستگی رخ می داد برای همین تفاوت نسل ها آن چنان باید و شاید محسوس و ملموس نبوده است. ولی امروزه به برکت این فن آوری ارتباطی و اینترنت دیگر مثل سابق نیست.

سو این که این مو گذاشتن و بلند کردن موی سر و گیس کردن کجایش اشکال دارد ؟ مگر پیامبرتان این کار را نمی کرد. خوبه که کلی حدیث دارید که پیامبر موهایش را گیس می کرد و روغن می مالید و خیلی چیزهای دیگر.

خیلی چیزهایی را که شما گیر می دهیداز آن روست که خودتان بدان عادت کرده اید و برای شما جزو دین و از مسلمات شده است. این همان تقلید کورکورانه است که قرآن از نهی کرده است. عادات و عرف شما خود ساخته و خود پرداخته است. آن چنان به آن عادت کرده اید که گمان می کنید وحی منزل است و از اصول شریعت . نه به خدا خیلی از این ها به قول شیخ انصاری هیچ رگ و ریشه دینی ندارد. نمی پذیرید دست کم بروید بپرسید . پرسیدن که عیب و ننگ نیست ندانستن عیب است.

باید بین سنت معتبر و عرف و عادات خود ساخته و پرداخته فرق گذاشت. مثل همین جهیزیه دختر و شیر بها و صد تا  رسم مزخرف دیگر که تنها دست و پای جوانان را برای ازدواج بسته است حالا اگر این رسم را بشکینم می شویم بی دین و می گوید که بچه هایمان را از راه به در بردند. واگذارید این خرافات و عقاید باطل را. بروید به اسلام واقعی عقلانی و سنت معتبر خدایی چنگ بزیند و ببینیدکه این بچه های شما چقدر از شما مسلمان تر و متدین تریند.

آن چه را که واقع و خدایی دین است آن را بگویید و عمل کنید، نه آن چیزی را که فکر می کیند که دین است.

چهارم آن که این فرزند زمانه بودن که از امیرمومنان (ع) نقل شده است چیزی جز همین رفتار نسل سومی است. ما باید عرف و ابزار و فنون و فکر و اندیشه زمانه خودمان را بشناسیم و با آن هماهنگ شویم. البته نمی گوییم که خلاف شریعت قطعی عمل کنیم . بلکه آن چیزی را عمل کنیم که مباح است. بین مباح و حرام هم خوب فرقش را می شناسم.

پنجم آن که این صادق صدیق ما می گوید: کار خوب را جوانان می کنند زیرا اصولا جوانان به سوی کارهای خیر و نیک شتاب می گیرند . اگر یک کمی به آن ها نزدیک شوی می بینی که هما عدالت خواهی که در نسل قبلی مرده در ایشان مثل زمزم جوشان فوراه می کشد...


85/1/16::: 9:39 ص
نظر()